بازگشت
جمهوری اوکراین حاضر همکاری اقتصادی با افغانستان است اما ؟
امان معاشر امان معاشر

سال گدشته در افغانستان سال گشنگی  واولاد فروشی بوده وسیله این افت وبلا را دولت افغانستان دانسته وار ان مفاد تجارتی برده است .

قصه های قحطی وقیمتی سال 1351 ذر افغانستان را همه یاد داشته میگویند که در انسال هموطنان ما ار اثر نبودن نان اولاد های خود را به مقصد زنده ماندن فروختند وامروز نشانه های انرا میتوان در بعضی فامیل ها دید  که در انوقت خانم به مانند جنس خریده شده بود  وامروز صاحب فرزند وزنده گی است ولی ان خانم  های خرید شده با وجود گذشت زمان ان قصه های تلخ زنده گی اش را فراموش نمی توانند. افسانه های تلخ ار انزمان مانده است میگویند در انوقت محمد ظاهر شاه پادشاه بوده عالم قحطی و قینتی را بالای ملت خود طاقت نتوانسته در پی بدست اوردن نان به کشور های دنیا مراجعه نموده تا حد امکان در همه نقاط افغانستان کمیته های امداد رسانی ایجاد نموده وکمک های بدست اورده را به ملت گشنه نادار ونا اعلاج خود میرسانیده است . دولت مردان انوقت در پی ان نبودند که از لقمه نان هموطنانش صاحب سرمایه وقصر شوند.

خبرنگار مجله نشریه زن کانادا به مقصذ دریافت حقیقت که چرا درین عصر تمدن هموطنان ما با نداشتن لقمه نان اولاد های خود را  به مقصد زنده ماندن می فروشند وکمک های میلیارد دالری جامغه بین المللی هیچ مدد به انها شده نمی تواند گذارش میدهد. از انترنیت دریافتم که  جمهوری اوکراین سالانه مقدار زیاد ارد وگندوم به سایر کشور ها صادر میکند بتاریخ 17 جولای واردمیدان هوای شهر کیف مرکز جمهوری اوکراین شدم  جریان کنترول,رت به خصوص به پاسپورت افغانی خیلی مشکل بوده کارمندان سرحدی کنترول جدی به پاسپورت های افغانها داشتند  مدت کنترول یک پاسپورت افغانی به ساعت ها طول میکشد وبلاخره با دادن رشوت انجام میافت . در جریان کنترول پاسپورت  نظرم به شخصی افتاد  از دور کله کششک میکرد من فکر کردم تکسی ران است بخاطر پیدا کردن کلنت تلاش دارد .  حرکات  مظلوم خوش ایند نبود نهایت حقیرانه جلوه میکرد  فکر کردم که البته تکسی ران ها چنین کارخواهند داشت.در شهر کیف در سراغ سفارت افغانسان شده بعد از پرس وپالهای زیاد وگذشت کوچه وپس کوچه ها در یک محله قشلاق مانند حویلی را دیدم که بیرق افغانستان در احتزاز بود وان برایم احساس خوشی وافتخار بخشید .در نزدیکی حویلی از محافظ خبری نبود وقتیکه داخل حویلی سفارت شدم نظرم به تندور افتاد در پهلوی ان یک اتاق خورد بدون کلکین وروشندانی ممکن قبلا ان هیزم خانه تندور بوده باشد افتاد وقتیکه نزدیک شدم دانستم  انتظار خانه سفارت است داخل اتاق خورد و انقدر اذدهام بود که نتوانستم بدانم شخص مسول کیست از انها پرسیدم که چگونه میتوام سفیر صاحب ویا قنسول صاحب را ببینم یکی از حاضرین گفت (سفیر صاحب مصروف است وقنسول صاحب نیست ) من مجبور  نا امید از حویلی سفارت در وقت خارج شدن بودم  دروازه سفارت باز شد همان شخص که در میدان هوای کله کششک میکرد داخل شد ه خود را محمد ظفر اسیر سکتر اول سفارت معرفی نموده مرا به دفتر کار خود راهنمایی نموده برایم معرفی کات داد.بخاطر جلو گیری از گذشتن وقت از اقای سکرتر اول طلب معلومات راجع به خرید وفروش ارد وکندوم شدم اقای سکرتر اول گفت (ما به کارهای تجارتی کدام مناسبات نداریم ) پرسیدم  اقای اسیر ریس شورای وزیران اوکراین خانم یولیه تماشنکه مکرر از طریق تلویزون اعلان داشته که اماده همکاری در عرصه ارد وگندم به افغانستان  است در رابطه شما چه امادگی دارید؟ فرمودند.(ما خبر نداریم) من جهت معلومات بیشتر به شهر های خرسان – ادیسه خارکوف و نیکولای سفرها نموده  فروانی  گندوم مرا نهایت خوشی بخشید سرک ها ازموتر های کاماز تیلر دار که از گندوم پر ومنتظر تخلیه است اذدهام بوده وروی سرک ها از ریخته های کندم  مبدل به کندو های کندم افغانستان شده  بود سپاس به خداوند نمودم که به بنده ها یش نعمت وانعام بی پایان روا میدارد.

فردا انروز بعد از پرس وپال زیا د شرکت بزرگ تجارتی اوکراین رابنام(لاتریسه تیمپ) یافتم که شخصی بنام ولیری دینیویچ ریس ان است وسالانه ده ها هزار تن ارد وکندم به نقاط مختلف دنیا صادرات دارد . ریس شرکت اوکراین بعد از معرفی اظهار نا راحتی ونا امیدی از معاملات تجارتی دولت افغانستان نموده افزود (ما بتاریخ 21 جولای امسال قراد ارد وگندوم را با یکی از شرکت های افغانستان بنام خورشید لمتد نموده   همان هفته اول هشت واگن ارد و24 واگن کندم اماده بارگیری نموده ایم اما تقاضا های مکرر از پورت حیرتان داریم  با ما موافقه نماید تا بارگیری نمایم ولی با تاسف انها برای ما موافقه نمی نمایند بفکرمن مافی های گندوم با دولت همدست شده می خواهند که نرخ ارد وگندوم در افغانستان پایین نیاید در حالیکه شرکت خورشید صد فیصد پول ارد وگندم را به حساب ما از طریق کابل بانک افغانستان انقال داده است ) در وقت صحبت خانم که تتیانا نام دارد ومنیژر ان شرکت ومسوول بار گیری است مرا دعوت به دیدن صفحه انترنیت نموده نشان داد که مدت دو ماه میشود هر روزه از پورت حیرتان افغانستان تقاضا موافقه بارگیری واگن ها را دارم ولی انها جواب نمیدهند. خانم تتانیا گفت در مذهب ما گناه است اگر مانع رسانیدن نان به ضرورت مندان شویم نمیدانم چرا حکومداران افغانستان بدان نمی اندیشد) در جریان صحبت شخصی که خود را نصرالله نمایده شرکت افغانی خورشید در اوکراین معرفی نمود همصحبت شده گفت( شرکت خورشید در پلان کاری امسال خود پلان 40000تن گندم و20000تن ارد را داردبه افغانستان صادر کند . کندوم را در مرحله اول فی تن به قیمت 42 دالر رسانیده افغانستان در مرحله دوم فی تن 400 دالر در مرحله سوم فی تن 380 دالر ودرمرحله چهارم فی تن 370 دالر رسانیده افغانستان دارد که این رقم های فروش سبب نا راحتی  عده تاجران شده مانع کار های ما میشوند دولت افغانستان گندوم را از خارج از قرار فیتن 580 دالر رسانیده  افغانستان عرضه میدارند اگر ما ان قرارداد را از قرار فی تن 370 دار اماده رسانیدن با ما موافقه نمی نمایند وبرای ما ممانعت های ایجاد می نمایند)

شهر ادیسه اوکراین


September 14th, 2008


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
بازگشت
بیانات، پیامها و گزارشها